معنی اردوگاه زدن - جستجوی لغت در جدول جو
اردوگاه زدن
التّخييم
ادامه...
التَّخْيِيمُ
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به عربی
اردوگاه زدن
Camp
ادامه...
Camp
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
اردوگاه زدن
camper
ادامه...
camper
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به فرانسوی
اردوگاه زدن
zelten
ادامه...
zelten
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به آلمانی
اردوگاه زدن
शिविर लगाना
ادامه...
शिविर लगाना
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به هندی
اردوگاه زدن
کیمپ لگانا
ادامه...
کیمپ لگانا
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به اردو
اردوگاه زدن
ক্যাম্প করা
ادامه...
ক্যাম্প করা
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به بنگالی
اردوگاه زدن
kambi
ادامه...
kambi
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به سواحیلی
اردوگاه زدن
kamp yapmak
ادامه...
kamp yapmak
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
اردوگاه زدن
캠프하다
ادامه...
캠프하다
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به کره ای
اردوگاه زدن
キャンプをする
ادامه...
キャンプをする
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به ژاپنی
اردوگاه زدن
לחנות
ادامه...
לחנות
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به عبری
اردوگاه زدن
berkemah
ادامه...
berkemah
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
اردوگاه زدن
таборувати
ادامه...
таборувати
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به اوکراینی
اردوگاه زدن
разбивать лагерь
ادامه...
разбивать лагерь
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به روسی
اردوگاه زدن
kamperen
ادامه...
kamperen
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به هلندی
اردوگاه زدن
acampar
ادامه...
acampar
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
اردوگاه زدن
campeggiare
ادامه...
campeggiare
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
اردوگاه زدن
acampar
ادامه...
acampar
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به پرتغالی
اردوگاه زدن
露营
ادامه...
露营
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به چینی
اردوگاه زدن
biwakować
ادامه...
biwakować
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به لهستانی
اردوگاه زدن
ตั้งแคมป์
ادامه...
ตั้งแคมป์
تصویر اردوگاه زدن
دیکشنری فارسی به تایلندی